كه حتي مادّه ايجاد كننده هوش*مندي را مورد پرسش قرار داده*اند؛ كامپيوتر
از سيليكون استفاده مي*كند، در حالي كه طبيعت همه جا از كربن سود برده است.
مهم*تر از همه، اين نكته است كه در كامپيوتر يك واحد كاملاً پيچيده
مسئوليت انجام كليّه اعمال هوش*مندانه را به عهده دارد، در حالي كه طبيعت
در سمت و سويي كاملاً مخالف حركت كرده است. تعداد بسيار زيادي از واحدهاي
كاملاً ساده با عمل*كرد هم*زمان خود رفتار هوش*مند را سبب مي*شوند.
بنابراين تقابل هوش*مندي مصنوعي و هوش*مندي طبيعي حدّاقل در حال حاضر تقابل
پيچيدگي فوق*العاده و سادگي فوق*العاده است. اين مسأله هم اكنون كاملاً به
صورت يك جنجال علمي در جريان است. مدل*سازي نحوه تفكّر انسان، تنها راه
توليد ماشين*هاي هوش*مند نيست. هم اكنون دو هدف براي توليد ماشين*هاي
هوش*مند، متصور است كه تنها يكي از آن دو از الگوي انساني جهت فكر كردن
بهره مي*برد: 1. سيستمي كه مانند انسان فكر كند. اين سيستم با مدل كردن مغز
انسان و نحوه انديشيدن انسان توليد خواهد شد و لذا از آزمون تورينگ سر
بلند بيرون مي*آيد. از اين سيستم ممكن است اعمال انساني سر بزند. 2. سيستمي
كه عاقلانه فكر كند. سيستمي عاقل است كه بتواند كارها را درست انجام دهد.
در توليد اين سيستم*ها نحوه انديشيدن انسان مدّ نظر نيست. اين سيستم*ها
متّكي به قوانين و منطقي هستند كه پايه تفكّر آن*ها را تشكيل داده و آن*ها
را قادر به استنتاج و تصميم*گيري مي*نمايد. آن*ها با وجودي كه مانند انسان
نمي*انديشند، تصميماتي عاقلانه گرفته و اشتباه نمي*كنند. اين ماشين*ها
لزوماً دركي از احساسات ندارند. هم اكنون از اين سيستم*ها در توليدAgent ها
در نرم*افزارهاي كامپيوتري، بهره*گيري مي*شود Agent .تنها مشاهده كرده و
سپس عمل مي كند. Agent قادر به شناسايي الگوها و تصميم*گيري بر اساس قوانين
فكر كردن خود است. قوانين و چگونگي فكر كردن هر Agent در راستاي دست*يابي
به هدف
مراقب افکارت باش که آنها به گفتار تبديل مي شوند
مراقب گفتارت باش که آنها به کردار تبديل مي شوند مراقب کردارت باش که آنها به عادت تبديل مي شوند مراقب عادتت باش که آنها به شخصيت تبديل مي شوند مراقب شخصيتت باش که آنها به سرنوشت تبديل مي شود