به خوش باشید امتیاز دهید با تشکر از حمایت شما
بیوگرافی مریم کاویانی:زمانی كه «نادر مقدس» برای بازی در فیلم «رویای جوانی» از او دعوت به كار كرد وی پس از تست دادن، نشان داد كه میتواند بازیگر قابلی باشد. شاید شما خواننده محترم بپرسید شغل مریم كاویانی در ابتدا چه بود؟مریم كاویانی پس از دیپلم، رشته تحصیلی پرستاری را در دانشگاه انتخاب كرد و همین امر باعث شد پس از فارغالتحصیلی و اخذ مدرك فوقلیسانس پرستاری، به حرفه مقدس پرستاری روی بیاورد. در واقع مریم كاویانی یك «خانم پرستار» بود كه به قول خودش قضا و قدر او را به سوی بازیگری كشاند. با این خانم پرستار بازیگر گفتگوی كوتاهی انجام دادیم كه در ادامه خواهید خواند؛ گفتگو با هنرمندی كه پدر و مادرش اصالتی مازندرانی دارند، خودش در اهواز به دنیا آمده و حالا در تهران زندگی میكند.مازندرانی، اهوازی!در سال 1349 به دنیا آمدم و یك برادر كوچكتر از خود دارم. من در اهواز به دنیا آمدم اما پدر و مادرم اصالتی مازندرانی دارند. شغل اصلیام پرستاری است اما سرنوشت طوری رقم خورد كه در سال 1381 بازیگری را آغاز كردم. اولین كارم یك اثر سینمایی به نام «رویای جوانی» به كارگردانی نادر مقدس بود و پس از آن «تردست»، «اسپاگتی در هشت دقیقه»، «مخمصه» و «هوو»، اما با مجموعه «او یك فرشته بود» كار علیرضا افخمی كه در رمضان سال 84 از تلویزیون پخش شد، خیلی از علاقهمندان هنر با من بیشتر آشنا شدند و آن سریال باعث شد كه از آن سال به بعد بیشتر به كارهای تلویزیونی روی بیاورم كه عبارتند از: «به دنیا بگویید بایستد»، «روز رفتن»، «شكرانه»، «خطشكن» , «روزگار قریب» و «فاصله ها» از او میخواهیم از دوران كودكیاش برایمان بگوید و او میگوید: خیلی مظلوم بودم. یادم میآید همیشه مادرم میگفت پدرت نگران است كه نكند وقتی بزرگ شوی، هیچ كاری از تو برنیاید. یكی از رویاهای دوران كودكیام این بود كه بتوانم روی طناب راه بروم. تمرین هم میكردم اما هیچوقت این اتفاق نیفتاد اما چون دوست داشتم، به خیلیها به دروغ میگفتم كه من روی طناب راه میروم.شهرت وحشتناك استشهرت یك پدیده وحشتناك است. از شهرت باید ترسید. به نظر من فوایدش كمتر از ضررهایش است. اگر ظرفیت نداشته باشید، شما را زمینگیر میكند. در عوض محبوبیت ماندنی است. سعی من هم همین است كه به این جایگاه برسم اما نمیدانم چقدر موفق میشوم.ستون اصلیخانواده، ستون اصلی برای موفقیت افراد است. انسان ذات خود را از خداوند هدیه میگیرد اما فرهنگ و تربیت را از خانوادهاش فرا میگیرد. به نظر من اگر یك خانواده خوب فرهنگی، چهارچوب مشخصی داشته باشند، مطمئنا حرص و طمع در فرزندان آن خانواده هم كمتر به چشم میخورد، از طرفی كمتر دچار حادثه و اتفاقات بد خواهند شد و ناخودآگاه به سمت درستی هدایت میشوند.از او میخواهیم بارزترین ویژگی اخلاقیاش را برایمان بگوید كه میگوید: «گاهی اوقات خودم از صداقتم خسته میشوم.»نقشهای دوستداشتنیتمامی نقشهایم را دوست دارم اما فكر میكنم نقش «رعنا» در مجموعه «او یك فرشته بود» بیشتر به دل مردم نشست؛ همچنین نقشم در سریال «روزگار قریب».اما چه شد كه مریم كاویانی از پرستاری به بازیگری روی آورد؟ «خواست خدا بود. در واقع خودم نمیخواستم اما اصرار باعث شد كه حداقل یك بار هم شده، بازیگری را تجربه كنم. تجربه به من چسبید و حالا شش سال است كه این شغل را انتخاب كردهام. تا حالا نزدیك به سی اثر سینمایی و تلویزیونی بازی كردهام.»او در سریال روزگار قریب نقش یك پرستار مسئول را بازی میكند. «نقش بسیار خوبی بود. این نقش برای من خیلی جای كار داشت چون در واقع نقش خودم را بازی میكردم. با این حال عقیدهام این بود كه باز هم نقش یك پرستار واقعی را بازی نمیكردم، بلكه فقط داشتم بازی میكردم. از طرفی این مجموعه از سه سال پیش تصویربرداری شد و با بازی من در مجموعه «او یك فرشته بود» همزمان شد ولی كیانوش عیاری حسن نیت داشتند و پافشاری كردند كه من حتما این نقش را بازی كنم. از طرفی همزمانی بازی باعث شده بود كه طوری از من بازی گرفته شود كه به بازیام لطمهای وارد نشود.»پرستار موفقیك پرستار موفق ابتدا باید دانش خود را بالا ببرد و پس از آن وجدانش است كه باید همیشه آن را سرلوحه كار خود قرار دهد و از همه مهمتر، احساس مسئولیت كه باید آن را در تمامی دقایق و ثانیههای كارش حفظ كند و به عبارتی بهتر از آن محافظت كند.برای اینكه ببینیم خانوادهای سبز است یا نه، ابتدا باید به سراغ پدر و مادر آن خانواده رفت. باید دید كه این دو، عشق و محبت خود را چگونه خرج خانه و خانواده میكنند؛ برای مثال خود من، با اینكه از پدر و مادرم دور هستم اما عشق را در چشمان پدر و مادرم میبینم و زندگیام را مدیون آنها هستم، سعی خودم را میكنم فرزندی باشم كه زحماتشان را جبران كنم اما نمیدانم آنها از من راضی هستند یا نه.دلم میخواهد به جوانان بگویم سعیشان این باشد كه با خودشان روراست باشند و دلشان برای خودشان بسوزد. به خانوادهها میگویم كه قدر كانون گرم زندگیشان را بدانند و از لحظه لحظه آن لذت ببرند و اسیر زندگی و رویاهای كاذب نشوند.
بیوگرافی مریم کاویانی:
زمانی كه «نادر مقدس» برای بازی در
فیلم «رویای جوانی» از او دعوت به كار كرد وی پس از تست دادن، نشان داد كه
میتواند بازیگر قابلی باشد. شاید شما خواننده محترم بپرسید شغل مریم
كاویانی در ابتدا چه بود؟مریم كاویانی پس از دیپلم، رشته تحصیلی پرستاری را
در دانشگاه انتخاب كرد و همین امر باعث شد پس از فارغالتحصیلی و اخذ مدرك
فوقلیسانس پرستاری، به حرفه مقدس پرستاری روی بیاورد. در واقع مریم
كاویانی یك «خانم پرستار» بود كه به قول خودش قضا و قدر او را به سوی
بازیگری كشاند. با این خانم پرستار بازیگر گفتگوی كوتاهی انجام دادیم كه در
ادامه خواهید خواند؛ گفتگو با هنرمندی كه پدر و مادرش اصالتی مازندرانی
دارند، خودش در اهواز به دنیا آمده و حالا در تهران زندگی میكند.
مازندرانی، اهوازی!
در سال 1349 به دنیا آمدم و یك برادر كوچكتر از خود دارم. من در اهواز به
دنیا آمدم اما پدر و مادرم اصالتی مازندرانی دارند. شغل اصلیام پرستاری
است اما سرنوشت طوری رقم خورد كه در سال 1381 بازیگری را آغاز كردم. اولین
كارم یك اثر سینمایی به نام «رویای جوانی» به كارگردانی نادر مقدس بود و پس
از آن «تردست»، «اسپاگتی در هشت دقیقه»، «مخمصه» و «هوو»، اما با مجموعه
«او یك فرشته بود» كار علیرضا افخمی كه در رمضان سال 84 از تلویزیون پخش
شد، خیلی از علاقهمندان هنر با من بیشتر آشنا شدند و آن سریال باعث شد كه
از آن سال به بعد بیشتر به كارهای تلویزیونی روی بیاورم كه عبارتند از: «به
دنیا بگویید بایستد»، «روز رفتن»، «شكرانه»، «خطشكن» , «روزگار قریب» و «فاصله ها»
از او میخواهیم از دوران كودكیاش برایمان بگوید و او میگوید: خیلی
مظلوم بودم. یادم میآید همیشه مادرم میگفت پدرت نگران است كه نكند وقتی
بزرگ شوی، هیچ كاری از تو برنیاید. یكی از رویاهای دوران كودكیام این بود
كه بتوانم روی طناب راه بروم. تمرین هم میكردم اما هیچوقت این اتفاق
نیفتاد اما چون دوست داشتم، به خیلیها به دروغ میگفتم كه من روی طناب
راه میروم.
شهرت وحشتناك است
شهرت یك پدیده وحشتناك است. از شهرت باید ترسید. به نظر من فوایدش كمتر از
ضررهایش است. اگر ظرفیت نداشته باشید، شما را زمینگیر میكند. در عوض
محبوبیت ماندنی است. سعی من هم همین است كه به این جایگاه برسم اما
نمیدانم چقدر موفق میشوم.
ستون اصلی
خانواده، ستون اصلی برای موفقیت افراد است. انسان ذات خود را از خداوند
هدیه میگیرد اما فرهنگ و تربیت را از خانوادهاش فرا میگیرد. به نظر من
اگر یك خانواده خوب فرهنگی، چهارچوب مشخصی داشته باشند، مطمئنا حرص و طمع
در فرزندان آن خانواده هم كمتر به چشم میخورد، از طرفی كمتر دچار حادثه و
اتفاقات بد خواهند شد و ناخودآگاه به سمت درستی هدایت میشوند.از او
میخواهیم بارزترین ویژگی اخلاقیاش را برایمان بگوید كه میگوید: «گاهی
اوقات خودم از صداقتم خسته میشوم.»
نقشهای دوستداشتنی
تمامی نقشهایم را دوست دارم اما فكر میكنم نقش «رعنا» در مجموعه «او یك
فرشته بود» بیشتر به دل مردم نشست؛ همچنین نقشم در سریال «روزگار قریب».اما
چه شد كه مریم كاویانی از پرستاری به بازیگری روی آورد؟ «خواست خدا بود.
در واقع خودم نمیخواستم اما اصرار باعث شد كه حداقل یك بار هم شده،
بازیگری را تجربه كنم. تجربه به من چسبید و حالا شش سال است كه این شغل را
انتخاب كردهام. تا حالا نزدیك به سی اثر سینمایی و تلویزیونی بازی
كردهام.»
او در سریال روزگار قریب نقش یك پرستار مسئول را بازی میكند. «نقش بسیار
خوبی بود. این نقش برای من خیلی جای كار داشت چون در واقع نقش خودم را بازی
میكردم. با این حال عقیدهام این بود كه باز هم نقش یك پرستار واقعی را
بازی نمیكردم، بلكه فقط داشتم بازی میكردم. از طرفی این مجموعه از سه
سال پیش تصویربرداری شد و با بازی من در مجموعه «او یك فرشته بود» همزمان
شد ولی كیانوش عیاری حسن نیت داشتند و پافشاری كردند كه من حتما این نقش را
بازی كنم. از طرفی همزمانی بازی باعث شده بود كه طوری از من بازی گرفته
شود كه به بازیام لطمهای وارد نشود.»
پرستار موفق
یك پرستار موفق ابتدا باید دانش خود را بالا ببرد و پس از آن وجدانش است كه
باید همیشه آن را سرلوحه كار خود قرار دهد و از همه مهمتر، احساس مسئولیت
كه باید آن را در تمامی دقایق و ثانیههای كارش حفظ كند و به عبارتی بهتر
از آن محافظت كند.
برای اینكه ببینیم خانوادهای سبز است یا نه، ابتدا باید به سراغ پدر و
مادر آن خانواده رفت. باید دید كه این دو، عشق و محبت خود را چگونه خرج
خانه و خانواده میكنند؛ برای مثال خود من، با اینكه از پدر و مادرم دور
هستم اما عشق را در چشمان پدر و مادرم میبینم و زندگیام را مدیون آنها
هستم، سعی خودم را میكنم فرزندی باشم كه زحماتشان را جبران كنم اما
نمیدانم آنها از من راضی هستند یا نه.
دلم میخواهد به جوانان بگویم سعیشان این باشد كه با خودشان روراست باشند
و دلشان برای خودشان بسوزد. به خانوادهها میگویم كه قدر كانون گرم
زندگیشان را بدانند و از لحظه لحظه آن لذت ببرند و اسیر زندگی و رویاهای
كاذب نشوند.